همسر دوک کاونتری انگلیس زنی خیلی محبوب و محترم بود.
وقتی ظلم شوهر و مالیات سنگینی که باعث بدبختی مردم شده بود،را مشاهده کرد، اصرار زیادی کرد به شوهرش که مالیات رو کم کنه ولی شوهرش از این کار سرباز میزد.
بالاخره شوهرش یه شرط گذاشت، گفت اگر بر هنه دور تا دور شهر بگردی من مالیات رو کم می کنم. گودیوا قبول میکنه.
خبرش در شهر میپیچد، گودیوا سوار یک اسب در حالی که همهی پوشش بدنش موهای ریخته شده روی سینهاش بود در شهر چرخید، ولی مردم شهر به احترامش اون روز، هیچکدوم از خانه بیرون نیامدند و تمام درها و پنجرهها رو هم بستند.
در تاریخ انگلیس و کاونتری بانو گودیوا به عنوان یک زن نجیب و شریف جایگاه بالایی داره و مجسمه اش در کاونتری ساخته شده است.
نظرات شما عزیزان:
شهرام 
ساعت2:20---4 مرداد 1391
همیشه برای مقاومت در برابر ظلم ظالم راههای زیادی هست ولی چیزی که مشخصه اینه که حق با مظلومه و خدا هم با حق.
hamed 
ساعت13:10---12 ارديبهشت 1390
چقدر غم انگیز . این آدمای بزرگ کم پیدا میشن .
پاسخ:بله همینطوره